محمد مهدی زارعی

مدیر اجرایی آژانس تبلیغاتی رهرو

مدیر اجرایی آژانس بازاریابی الاموت

استراتژیست و مشاور بازاریابی دیجیتال

محمد مهدی زارعی

مدیر اجرایی آژانس تبلیغاتی رهرو

مدیر اجرایی آژانس بازاریابی الاموت

استراتژیست و مشاور بازاریابی دیجیتال

نوشته های مجله

امید و انتظار

۱۴۰۲-۰۹-۲۳ تجربیات
امید و انتظار

امید و انتظار

امیدوار بودن و انتظار داشتن در طول زندگی می تونه در زندگی در یک سری موارد خاص مخرب باشه

چطوری؟

شما فکر کنید که قراره یک قرارداد بزرگ با یک شرکت ببندید یا قراره که در یک آزمون بزرگ شرکت کنید( مثل کنکور) و یا اینکه قراره یک مبلغ پولی رو از فردی دریافت کنید.

شما براساس زمانی که این اتفاقات قراره در زندگیتون بیفته یک سری برنامه ریزی ها انجام میدید.

مثلا کاری که دوست دارم رو انجام نمیدم، تا کنکور بدم فلان دانشگاه قبول بشم و بعد شروع کنم.

یا فعلا روند اشتباهی که در کسب و کارم دارم رو ادامه بدم تا فلان قرارداد رو ببندیم با شروع قرارداد جدید روند رو درست می کنم

و یا حتی اینکه به واسطه پولی که قراره دریافت کنید یک قول یا یک وعده به کسی میدید.

این ۳ مثال از سه شرایط مختلف، امید و انتظار رو به ما نشان میدن.

من امید دارم که اتفاق A در زمان B به وقوع بپیونده، و انتظار دارم که افراد،‌ شرکت ها، یا واقعه هایی که برنامه ریزی کردیم اتفاق بیفتند.

این امید و انتظار به ذات خود یک ذهنیت مثبت هستند. اما زمانی می توانند آسیب زننده باشند که سایر جنبه های زندگی رو به خودشون معطوف کنند. یعنی چی؟

برای اینکه این موضوع رو بتونم به خوبی بیان کنم، با یک مثال شفاف از حوزه مالی شروع می کنم که برای بیشتر افراد ملموس تره.

انتظار: دریافت ۱۰۰ میلیون تومان تا ۳۰ روز آینده به خاطر تکمیل و ارائه پروژه A.

وضعیت فعلی:

موجودی کارت ۲۰ میلیون تومان.

هزینه ماهانه زندگی ۱۵ میلیون تومان.

امید: تا ۲۰ روز آینده پروژه رو تموم میکنم و ۱۰ روزه ارائه پروژه رو انجام میدم. و بعد مبلغ پروژه رو دریافت می کنم.

در این شرایط می توان گفت که دریافت ۱۰۰ میلیون تومان پول می تواند تغییر زیادی ایجاد بکند. حداقل این است که هزینه ۶ ماه آینده زندگی را پوشش می دهد.

می توان برای خرج کردن این مبلغ به موارد مختلفی فکر کنیم،‌ خرید یک وسیله یا لباس، پس انداز،‌ سرمایه گذاری،‌ بالا بردن سطح زندگی یا خرید اقساطی یک خودرو و …

بی نهایت روش برای خرج کردن این پول وجود دارد که ممکن است چند مورد دیگر در ذهن شما باشد.

فکر کردن چگونگی خرج این مبلغ باعث رشد هوش مالی، و امکان رشد سطح زندگی را ایجاد می کند و این خود یک موضوع مثبت است، اما نباید فراموش کرد که این مبلغ در حال حاضر در حساب ما نیست، و در تاریخ مطرح شده هم به صورت ۱۰۰ درصد قرار نیست وصول شود.

این امید و انتظار زمانی مخرب است که اگر می توانید کار دیگری در کنار اینکار انجام دهید تا هزینه های مالی ماه آینده را نیز تامین کنید، به خاطر امید به دریافت این مبلغ از انجام دادن آن کار امتناع کنید.

زمانی مخرب است که به واسطه این امید تصمیم هایی گرفته شود که تعهد و مسئولیتی فراتر از این مبلغ را ایجاد کند. یا اینکه وعده ای داده شود مبنی بر اینکه تا ۳۰ روز آینده این مبلغ را به فرد دیگری واگذار کنید.

یا اینکه به امید اینکه تا ۳۰ روز آینده قرار است ۱۰۰ میلیون تومان دریافت کنید،‌ بجای خرج ماهیانه ۱۵ میلیون تومان، ۲۰ میلیون تومان هزینه کنید و …

صحبت من این نیست که امید داشتن یا انتظار داشتن موضوع بدی باشد، یا اینکه بخواهم بگویم منفی نگر باشید.

نظر من این است که بجای خوشبینی مطلق یا بدبینی مطلق، واقع گرا باشیم.

یعنی اینکه بگویید که قرار است به واسطه انجام یک پروژه تا ۳۰ روز آینده از یک شرکت ۱۰۰ میلیون تومان دریافت کنید. ممکن است به هر دلیلی شرکت نتواند تعهدات مالی خودش به شما را تا تاریخ ذکر شده برآورده کند و یا برعکس شما نتوانید تعهدات خود را به درستی یا در تاریخ مطرح شده انجام دهید.

ممکن است اتفاقات فورس ماژوری مثل قطعی اینترنت رخ بدهد و این در کار شما تداخل ایجاد کند.

و از سمت دیگر هم ممکن است حتی زود تر از موعد پروژه را تحویل دهید، و شرکت مورد نظر بخاطر کیفیت و زمانبندی کار شما، تصمیم بگیرد مبلغی را نیز به عنوان پاداش مازاد بر مبلغ قرارداد به شما دهد.

همه این موارد جز احتمالات هستند و هر کدام ممکن است اتفاق بیفتد، اما وظیفه من و شما نسبت به این مسائل چیست؟

به محض در نظر گرفتن یا شروع یک پروژه ۱۰۰ میلیون تومانی، به ابعاد کار، چالش های کاری،‌زمانی، مالی فکر کنیم. و اگر یک پروژه ممکن است ۲۰ روز زمان ببرد، در برنامه ریزی متناسب با شرایط یک زمان تلرانسی را برای آن در نظر بگیریم.

به نحوه استفاده از این مبلغ حتما فکر بکنیم و برای آن برنامه ریزی کنیم. اما تا زمان دریافت آن مبلغ نه با کسی درباره کارهایی که میخواهیم با آن مبلغ انجام دهیم صحبت کنیم، نه بیش از اندازه به آن فکر کنیم.

تمام تلاش خود را بکار بگیریم که بتوانیم خدماتی بهتر و سریع تر ارائه دهیم که اگر ماه بعد دو مورد مشابه مثل این دو پروژه داشتیم بتوانیم در زمان مشابه هر دو را با بالاترین کیفیت به اتمام برسانیم و ..

زمانی که ما امید و انتظاری داریم، انرژی بالایی خواهیم داشت و ممکن است دچار تصمیم گیری هیجانی شویم و زمانی که امید و انتظار ما به وقوع نپیوندد دچار یک سرخوردگی و شکست می شویم که با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم می تواند منجر به تصمیم گیری های افراطی دیگری مثل تصمیم گیری استرسی،‌ تصمیم گیری عصبی و … شود که این به نوع خود می تواند آسیب های مخرب بیشتری ایجاد کند.

به طور خلاصه تمام صحبت بنده این است که در اتفاقات روزمره زندگی اعتدال را پیش بگیریم، نه خوش بینی بیش از حد نه بدبینی مخرب،‌ واقع گرایی، امید داشتن به آینده و برنامه ریزی برای بدترین رخداد ها.

و در نظر داشته باشیم که ممکن است تمام این موارد را انجام دهیم، و باز بدتر از آنچه می پنداشتیم اتفاق افتد،‌ در این لحظه پذیرش مطرح می شود.

به نظر من امید داشتن به آینده یکی از اصلی ترین دلایل ادامه دادن ما در زندگیه، امید به آینده ای بهتر. اما متاسفانه صرفا امید در ما می ماند و بس، بدون عمل،‌ بدون حرکت کردن،‌ بدون ذره ای تلاش برای تغییر، این امید تبدیل به ناامیدی می شود. تبدیل به مردمانی منفعل می شویم که تخم بدبینی را در جامعه می پرورانیم.

به نظرم مفهوم امید را فیلم رستگاری در شاوشنگ به خوبی بیان می کند.

فردی امیدوار که در یک شرایط سخت در زندان سپری کرد، اما این تنها امید نبود که باعث رستگاری او شد، بلکه امید به همراه عمل بود.

ما در زندگی امید داریم که اتفاقات خوبی برای ما بیفتند، که امیدوارم که این چنین باشد. اما در کنار این امید نیاز است که راه های دیگری را نیز امتحان کنیم، تلاش کنیم، فکر کنیم و به حرکت در بیایم تا بتوانیم زندگی که درخورش هستیم را داشته باشیم.

تنها چیزی که مالک ۱۰۰ درصد آن هستیم و هیچکس نمی تواند جز خودمان آن را بگیرد، امید است.

نوشته های مرتبط
درج دیدگاه